مگر میشود الگویی همچون او را نادیده گرفت؟
ما آدمها هر چقدر هم عاقلتر و پیشرفتهتر شویم، باز هم ندایی در قلبمان مارا دعوت میکند به سوی بینهایت. چه تضمینی وجود دارد که بشر با پیشرفت امکانات خوشبختتر شده باشد؟! یا از لحاظ آسایش روحی از گذشتگان بهتر باشد؟ چه بسا از معنویات آنقدر دور شده باشد که کل جامعهاش در تاریکی بهسر برد و هیچکس نباشد تا سخنی از نور خدا به میان آورد. هیچکسی نباشد تا صحبت از توحید کند و در همه جای دنیا خدا را ببیند و وصف کند. وای به حال روزی که این معنویتها از دست بشر برود. اینموضوعات دغدغه آیت الله مطهری بود و در نهایت گفته اند:” وای به حال روزی که روحی که در آن روح خدا باشد، وجدانی که آن وجدان عدالت باشد پیدا نشود… وای به حال روزی که بگردی یک علامه طباطبایی پیدا نکنی!”
او میدید دنیا چقدر بدون علامه طباطبایی سرد و خسته است. او میدید که دنیا بدون عشق خدا روی سر آدمها خراب میشود حتی اگر پر از امکانات هم باشد.
سخن رسید به عاشقان واقعی. دیدیم مگر میشود بدون علامه طباطبایی سخن از عشق گفت؟ مگر میشود الگویی همچون او را نادیده گرفت؟ پس سومین عضو از مجموعه قاف را به این عالم ربانی اختصاص دادیم و نامش را «علامه» گذاشتیم. تا با خواندنش، آشنا شویم با سبک زندگی علامه دوران، او که نه تنها مرز بسیاری از اندیشه ها و علوم را جا به جا کرد بلکه هنوز که هنوز است قلبها را مخاطب قرار میدهد. از آب گوارای معرفت به جانهای تشنه مینوشاند. امید است که دست نوازشگر و مهربان او را بر سر خود نیز حس کنیم و همچون قطره ای به سوی سر چشمه خورشید بالا رویم.
اولین دیدگاه را ثبت کنید